۷ مهر ۱۳۹۳، ۱۳:۱۳

حاشیه‌های یک اختتامیه؛

وقتی سرلشگر جعفری هم نمی‌تواند جلوی اشکش را بگیرد

وقتی سرلشگر جعفری هم نمی‌تواند جلوی اشکش را بگیرد

فرمانده سپاه پاسداران شب گذشته در هنگام نمایش فیلمی که در بخشی از آن، مادر یک شهید از بی‌خبری مطلق از فرزندش در طول 22 سال از پایان جنگ سخن می‌گفت، نتوانست جلوی سرازیر شدن اشک‌هایش را بگیرد هر چند این لحظه از دوربین عکاسان خبری پنهان ماند.

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم اختتامیه دومین نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال انقلاب اسلامی شب گذشته در سالن همایش‌های سازمان صدا و سیما برگزار شد. این برنامه حاشیه‌هایی هم داشت که از این قرار است:

* مسئولان این نمایشگاه سِن اختتامیه را با فضاسازی‌هایی متناسب با دوران دفاع مقدس و قرار دادن نخل‌ها و گونی‌های خاکی رنگ که یادآور سنگردهای آن دوران بود، مشابه‌سازی کرده بودند. گرچه ساخت سازه و دکور در سالن همایش‌های صدا و سیما بسیار دشوار و نیازمند مجوز از مقامات عالیرتبه رسانه ملی است، اما این دکور فضای سالن را با عملیات‌های دوران دفاع مقدس، هماهنگ کرده بود.

* در حالی که برنامه روال عادی خود را طی می‌کرد و به نظر می‌رسید این مراسم که با یک ساعت و نیم تاخیر، ساعت 19:30 دقیقه آغاز شده بود، زودتر به اتمام برسد، به یکباره سرلشگر جعفری وارد سالن شد و این در حالی بود که حضور فرمانده سپاه پاسداران در برنامه پیشتر به صورت رسمی اعلام نشده بود.

* یکی از سوژه‌های جالبی که عکاسان به دنبال شکار آن بودند، محمدعلی رامین بود. او که در مقطع کوتاهی از دولت محمود احمدی‌نژاد، معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد بود، دقایقی قبل از شروع برنامه در سالن حضور یافته بود.

* سردار حسین یکتا مسئول قرارگاه فرهنگی خاتم الاوصیاء از جمله مدعوین این برنامه برای سخنرانی و به عبارت دقیق‌تر روایتگری از دوران جنگ بود. یکتا که به تسلط بر فن بیان و تاثیرگذاری بر مستمعین کلامش شهره است، قبل از شروع روایتگری خود در این برنامه، گفت که «من این بار با خودم کاغذ آورده ام که از روی آن بخوانم و از آنجا که تا حالا هیچ وقت این کار را نکرده‌ام، می‌ترسم دچار لغزش و اشتباه شوم». مسئول قرارگاه فرهنگی خاتم الاوصیاء البته کاغذش را کنار گذاشت و این بار هم روایتگری خود را به صورت فی‌البداهه شروع کرد و طوری هم آن را ادامه داد و به پایان برد که مورد تمجید فرمانده سپاه قرار گرفت.

* یکی از بخش‌های جالب این برنامه روایتگری زنده دو طلبه با فیلمی بود که صحنه‌های مختلف دفاع مقدس را تصویر کرده بود. آنها رو به حضار و پشت به صحنه، فیلم مذکور را روایت می‌کردند و همزمانی تصاویر با این روایتگری، تعجب بسیاری را در سالن برانگیخته بود. هماهنگی موجود در این اجرای زنده، نشان از تمرین چندین باره آن توسط این دو طلبه جوان داشت.

* برخی از صحنه‌هایی که در فیلم مذکور به نمایش درآمد، حاوی تصاویری کمتر دیده شده - و شاید اصلاً دیده نشده - از جنگ بود. یکی از سکانس‌های این فیلم مستند، مربوط به بازگشت پیکر شهدا از مناطق عملیاتی و تشییع آن در یکی از شهرهای کشور بود. در صحنه‌ای از این فیلم، مادر یک شهید که 22 سال به دنبال یک خبر کوتاه از سرنوشت فرزندش بود، با مسئول گروه تفحص که روی تریلر حامل پیکر شهدا ایستاده بود، سخن می‌گفت. این مادر که عکس فرزندش را که در یکی از عملیات‌ها در منطقه سومار حضور داشته است، در آغوش گرفته بود، رو به دوربین از فرزند شهیدش می‌گفت. گریه‌های او بسیاری از حاضران را در اشک غوطه‌ور کرد. یکی از این افراد، سرلشگر جعفری بود. فرمانده سپاه هم که تا آن لحظه، صحنه‌های تلخ و دردناک جان دادن فرزندان این مرز و بوم را در آن 8 سال تحمل کرده بود، هنگام دیدن اشک‌های این مادر شهید، نتوانست جلوی گریه ناگهانی خود را بگیرد.

* نام این شهید بهروز صبوری است که سال 1361 در منطقه سومار در عملیات مسلم ابن عقیل به شهادت رسید. او االبته در ابتدا مفقود الاثر و بعدها به عنوان شهید گمنام معرفی شد اما سرانجام در سال 89 و پس از 31 سال، مادر این شهید بر سر مزار فرزندش در بوشهر حضور یافت.

کد خبر 2380002

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha